استاد ف

ساخت وبلاگ

دستور زبان از اون درسایی هست که باید علاقه داشته باشی تا لذت ببری.و من برخلاف همه، همیشه دوستش داشتم.تو دانشگاه فقط چندتا واحد مختصر و مفید پاس کردیم.ترم اول بودیم.استاد ف یه آقای به شدت محجوب و ساکت بود.از اون استادایی که می خندن چشاشون خط می شه.قد متوسط داشت و تو گرما و سرما همیشه کاپشن می پوشید.به قدری خجالتی بود که من و دوستام از ته کلاس صداش می کردیم تا بلندتر صحبت کنه چون از اونجا نمی شد شنید چی داره می گه.گذشت و گذشت تا موقع امتحان رسید.دقیقا فردایی که امتحان استاد ف بود، روز قبلش خواستگاری و بله برون داداش بود.فکر کنم فقط شب خوندم، اونم با کلی مهمون.با اینکه مقدمات دستور بود و یه سری تعاریف، اما نمره م شد16! خیلی متعجب شدم.اما خب چون از این استاد خوشم می اومد ازش ناراحت نشدم و گفتم ترم بعد بهترین نمره کلاست رو من می گیرم! کلا اگه از یه استادی خوشم بیاد 14 هم بهم بده دلگیر نمی شم و نشدم.اما بچه ها حسابی از دستش شاکی بودن.نمره اونا هم پایین بود.کلا سایه استاد ف رو با تیر می زدن و همه جا ذکر خیرش شنیده می شد.خیلی اتفاقی فهمیدم اسم کوچیکش هست محمد هادی! بنظرم اسم قشنگیه.می رفتم می اومدم تو کلاس ازش تعریف می کردم.و واکنش بچه ها هم قابل پیش بینیه که چه چیزها نثارم نمی کردن.کلا استاد ف نمی گفتم، می گفتم محمدهادی جان! واسه اینکه حرصشون بدم :)) ناگفته نماند که از بس انرژی مثبت فرستادم، جز یه عده معدود، الان کل کلاس دوستش دارن...

ترم بعد شد.این بار درسش کمی تا قسمتی سنگین تر بود.و از شانس خوبم روز قبل از امتحان استاد ف، اولین باری بود که داداش می خواست تو خونه خودش دوتا خانواده رو دعوت کنه...تصمیم گرفتم نرم و نرفتم (البته ناهار فردا کل غذاهارو واسم آوردن).نرفتم چون به خودم قول داده بودم جبران کنم.و اینطور شد که اون امتحان سخت رو که اکثر بچه ها ناراضی بودن، نمره اول کلاس رو گرفتم.

از حرفای بامزۀ استاد ف اینه که وقتی کلاس شلوغه می گه: " لطفا تو کلاس جز سر و صدا چیز دیگه ای نباشه " و یا اینکه وقتی داریم حرف می زنیم برمی گرده بهمون می گه: " ببخشید مزاحم حرف زدنتون می شم و اینکه درس میدم حواستون پرت می شه " و یا وقتی تو همایش خواستیم باهاش عکس بگیریم می گفت: " می خواید برید بچه های مردم رو با عکسای من بترسونید؟ " و کلی چیزای بامزۀ دیگه.انقدر درس خونده که کچل شده.واقعا چرا بعضی آدما کل زندگیشون رو پای درس میذارن.بابا و دوستام همیشه در این باره بهم هشدار میدن.بنظرم هدف داشتن خوبه اما تک بعدی بودن نه...اما شاید خودم هم دچارش شدم.ادامه تحصیل خیلی وسوسه انگیزه :)

+تمام سعیم رو کردم طولانی بنویسم

خواستگاری در خیابان...
ما را در سایت خواستگاری در خیابان دنبال می کنید

برچسب : استاد فاطمی نیا,استاد فرش,استاد فرهمند,استاد فرهنگ,استاد فقید مینیاتور,استاد فرادی,استاد فولادوند,استاد فاطمي نيا, نویسنده : bkhaneyeman3 بازدید : 112 تاريخ : چهارشنبه 7 مهر 1395 ساعت: 22:26